۱۳۸۸-۰۲-۲۱

گزارشی از آزمون ورودی به دوره مربیگری درجه 3- قسمت دوم





آزمون سوم – گره
آزمودن توانایی کوهنورد در زدن گره و از آن بالاتر درک چرائی این پیچ و تاب بر طناب و موارد استفاده از آن دلایل اصلی این بخش از آزمون ها بود . آزمون گیرندگان این مرحله یک به یک داوطلبان مربیگری را به زدن گره های سردست , دوسرطناب یک لا , دو سر طناب دولا , هشت و بولین فرا می خوانند .
پیش از این آنچه می بایست داوطلب به آن توجه می نمود , همراه داشتن طناب انفرادی بر اساس استانداردهای تعریف شده در طرح درس کارآموزی کوهپیمائی بود . طنابی به طول 6 متر ( نه کمتر و نه بیشتر ) و به قطر 7 میلیمتر و البته طنابی که مستهلک و کهنه نباشد .


نحوه حمل طناب در کوله و یا بر دوش هم مورد ارزیابی قرار گرفت . جالب آنجا بود که طناب انفرادی یکی از دوستان 10 متر طول داشت که به توصیه مربی قرار شد 4 متر از آن را بریده و کوتاه سازد چرا که طناب انفرادی فقط باید 6 متر باشد ... !!!

آزمون چهارم – کارگاه
بعد از آزمودن داوطلب درزمینه گره ها , لازم بود توانائی وی را در استفاده از طناب و گره درهنگام برقرار کارگاه های حمایت بسنجند . بار دیگر مربی های آزمون گیرنده جابجا شدند . قرار بر آن بود که کوهنوردان بدون آنکه نحوه عمل یکدیگر را از نزدیک ببینند . هرکدام جداگانه و به دلخواه با استفاده از وسیله فنی همراه خود ( طناب انفرادی , کارابین پیچ دار , کارابین ساده ) کارگاهی طبیعی و بدون عیب و نقص بر قرار سازند .
آنچه بنظر می رسید در این مرحله شاخص امتیاز دهی بود , شناخت عوارض طبیعی مناسب برای کارگاه ( مانند منقار های سنگی , بلوک های طبیعی و ... ) , استفاده مناسب از گره , مراقبت از طناب به لحاظ عدم سایش آن با لبه های تیز سنگ , درک جهت کارگاه و حمایت و نظایر آن بود .
مربی ناظر بر آزمون بدنبال اعلام آمادگی کوهنورد در ارائه کار خود با آرامش بر کارگاه وی حاضر می شد و یک یک مواردی را که بر برگ های آزمون درج شده بود و می بایست کنترل می شد . بررسی می کرد و امتیاز مناسب به آن را می داد .

آزمون پنجم – برقراری کمپ
از جمله اقلامی که در اطلاعیه کمیته کوهپیمائی اعلام شده بود و می بایست همراه داوطلبان می بود , تجهیزات کمپینگ بود .
در این مرحله قرار بر آن بود که توانائی کوهنوردان در برقراری کمپ های اصولی ( چادر زدن بر اساس طرح درس کارآموزی ) سنجیده شود . مواردی از جمله صاف بودن محل چادر , استحکام چادر , محل گذر آب ( آب رو ) در دور چادر , سنگ چین نمودن دور چادر , محل قرار گیری درب چادر نصب به جهت وزش باد و .... توسط مربیان بررسی می شد .
باشنیدن صدای سوت , ولوله ای برپا شد . کوهنوردان حاضر که پیش از این هر دو یا سه نفر برای استفاده از چادر همراه خود با هم هماهنگی کرده بودند به تکاپو افتادند تا هنر خودرا در برقراری کمپ نشان دهند .
قبل از دست زدن به چادر ها . همه سعی داشتند محل استقرار چادرخود را بخوبی صاف کنند و بدنبال آن می بایست به کندن جویی برای گذر آب در اطراف چادر بپردازند بر همین اساس کوهنوردان با هر وسیله ای که در اختیار داشتند به تسطیح و کندن محل مشغول شدند .
زمان می گذشت و چادرها یکی بعد از دیگری در حال برپا شدن بود .
بار دیگرسوت به صدا در آمد ولی هنوز بودند کسانی که همچنان مشغول فعالیت باشند گوئی نوعی وسواس دست از سر آنها بر نمی داشت . تازه فرصتی برایم پیش آمد که به آنچه در دورو برم می گذشت نگاهی دقیق تر بیندازم .
بیش از 30 چادر دروسط زمین فوتبال و درکنارهم برپاشده بود . چادرهائی رنگانگ و از انواع مختلف . چادرهای تخصصی ارتفاع بالا تا چادرهای ارتفاع پائین و مخصوص کمپ .

مربیان آزمون گیرنده باردیگر به راه افتادند و یک یک چادرها را بررسی کردند . چادر ما , چادری تخصصی و مخصوص ارتفاع بالا بود با دو درب زیپ دار از دو طرف و البته پوشی بر روی آن که با بند و میخ محکم می شد .
در هنگام بازدید , از جمله مواردی که از ما سئوال شد . نوع روشنائی درون چادر بود؟! . نمی دانم با وجود همراه داشتن سه چراغ پیشانی لزوم وجود یک چراغ دیگر مخصوص چادر !! چه معنی می توانست داشته باشد و یا با وجود چادری تخصصی و دارای دو درب ( که این امکان را به وجود می آورد نسبت به جهت باد درب چادر مورد استفاده قرار گیرد ) و روکشی مخصوص بحث باد کوه و باد دره چه جایگاهی داشت ؟ ! .
یاد سالهای دور افتادم که از چادرهای خیمه ای مثلثی شکل استفاده میکردیم و مربیان ما در آن زمان اصرار داشتند که درب چادر در جهت وزش باد نباشد .
با اتمام این بخش از آزمون کوهنوردان در اختیار خود قرار داده شدند و تنها به آنها تذکر داده شد که ساعت خاموشی 10 شب می باشد , کسی حق دور شدن از کمپ را ندارد و دیگر اینکه همه می بایست راس ساعت 7 صبحانه خورده , چادر و وسایل جمع شده , بر سر صف باشند .
شام اون شب که طبق معمول با زحمت مینو تهیه شده بود شامل پلو مرغی خوشمزه بود . فرشید هم که انگار از مرغ خوشش نمیاد ترجیح داد کنسرو لوبیا آماده بکنه .. خوب دیگه هر کس ذائفه خودش رو داره !! ... بعد از صرف شام و چای . ترجیح من بر آن بود که بخوابم ولی فرشید می خواست جزوه کارآموزی کوهپیمائی رو برای امتحان کتبی فردا مطالعه کنه .... جالب این بود که بعدا شنیدم بعضی از دوستان حتی در ساعت حاموشی هم دست از مطالعه نکشیده بودند و بااستفاده از چراغ پیشانی و در درون کیسه خواب یواشکی مطالعه می کردند . !!
محل کمپ ما اگر چه صاف بود و سنگ مزاحمی در آنجا نیود ولی کمی شیب داشت . صبح روز بعد فرشید از شیبدار بودن زمین و سر خوردن کیسه خوابش گله داشت .....
جمعه – 18 / اردیبهشت / 88
ساعت 7 بود ..... و آزمون شوندگان در آرامش درکنار کوله های خودشون آماده به فرمان ایستاده بودند .
آزمون ششم – اصول گام برداری
اصول گام برداری و نحوه استفاده از باتوم کوهپیمائی از جمله مواد درسی در دوره کارآموزی کوهپیمائی است . در این بخش از برنامه نحوه حرکت در شیب و کاربرد این ابزار مورد بررسی و امتیاز دهی مربی قرار می گرفت .
گروه دوستان پشت سر هم جای گرفتند و با تعیین مسیر توسط مربی ناظر شروع به حرکت کردند .
همه سعی داشتند تمامی نکاتی را که در جزوه کارآموزی بدان اشاره شده بود در حرکت خودشان نشان دهند . واقعا مضحک بود . مثل روبات های مکانیکی رفتار میکردیم .... !! ....
کوهنوردانی که هر کدام دارای تجربیاتی بالا در صعود قله ها بودند حالا می خواستند ادای گام برداری را برای گرفتن امتیاز لازم در آوردند . چرا که همه چیز می بایست مطابق با نوشته های طرح درس کارآموزی باشد !! ....
نحوه تنفس در شیب , طول گام ها , طرز استفاده از باتوم و نحوه حرکت بر دامنه کوهها ......
در این قسمت هم کسی از شاخص های مورد نظر آزمون خبر نداشت .... طبیعی بود که حرکت غلو آمیز باشد چرا که مهم آن بود که مربی ناظر تشخیص دهد که حرکت شما درست است یا نه ؟!! .... فقط امیدوارم بعد از سالها کوهنوردی و پیمایش کوهها و سرپرستی برنامه تشخیص مربی بر عدم درست گام برداری من نباشد !!
آزمون هفتم - فن بیان
خیلی دوست داشتم بدانم بعد از سنجیده شدن نحوه گام برداری اینک به چه چیز پرداخته می شود ... راستش به ذهنم خطور نمی کرد که مربی در این بخش بخواهد فن بیان کوهنوردان را محک بزند .... البته یک مربی حتما باید از قابلیت بیان صحیح مطالب آموزشی برخوردار باشد .... اما در این مورد بیاد ندارم چیزی در طرح درس کارآموزی گفته شده باشد . !!
به هر تقدیر قرار شد به هر نفر 6 دقیقه زمان اختصاص داده شود و هر آزمون شونده در طول این مدت در مورد هر مبحثی که تمایل دارد سخن بگوید .
کمی غافلگیر کننده بود ! .... به نظر می رسید همه بتواند لااقل برای 6 دقیقه مانند یک مربی در یک کلاس آموزشی رفتار کنند . ولی باور کنید در عمل هماهنگ شدن با شرایط موجود به همین راحتی ها هم نبود بخصوص درمواردی یک از بچه ها خودش رو برای مثلا حرف زدن در مورد گره آماده میکرد غافل از آنکه دوستی دیگر جلو تر از به همان مطلب می پرداخت .... و نفر اول مجبور می شد مبحث مورد نظرش را سریعا تغییر دهد .
به هر حال .... من هم مطالب مربوط به اصول گام برداری را در ذهنم مرور کردم و آماده ارائه آنها شدم .... سعی داشتم با خونسردی و اعتماد به نفس عمل کنم ... انگار نه انگار که در آزمون قرار دارم .... بنظر خودم بد ارائه مطلب نکرده بودم .... اما بعد که مربی شاخص های مورد نظرش را عنوان کرد ... کمی دمق شدم .... خوب چه میشه کرد من که یک سخنور رسمی نبودم ... لااقل بهتر بود از پیش مواردی که می بایست در سخن رانی در نظر گرفته شود اطلاع رسانی می شد .... خوب دیگه حتما .... علما دلایل خودشان را دارند ..... !!
این آزمون هم در هوای سرد صبحگاهی برگزار شد و بعد از آن همه بر سر جای خود در درون صف جای گرفتند . در این زمان ناظر فدراسیون هم به جمع معرفی شد و کسی که تا پایان برنامه در کنار دوستان بود .
مهدی داورپور از جمله دست اندرکارانی است که بسیار باسیاست , مطلع و بعبارتی نمونه یک مدیر خوب است . حضور وی بعنوان ناظر فدراسیون در این آزمونها لااقل برای من دلگرم کننده بود .
مبارکی که در طی تمامی آزمون ها با دقت رفتار داوطلبان و نحوه برگزاری آزمون ها را زیر نظر داشت . کوهنوردان را به حرکت کردن به پایین دست فراخواند .
آزمون هشتم – صعود و حمایت کردن
بانوان کوهنورد در نزدیکی سنگ آلبرت و بر سنگهای ارتفاع کوتاه آن اطراف مشغول آزمون صعود و حمایت بودند که ما به آنجا رسیدیم. گروه داوطلبان مرد هم در دسته های مختلف در منطقه تقسیم شدند .... کارگاهی در بالای هر سنگ بر پا شد و کوهنوردان بنوبت اقدام به صعود طبیعی می کردند ... حمایت از بالا وبر روی تن انجام می شد و نفر صعودکننده با گره بولین به طناب حمابت وصل بود ..... اصول صعود بر روی سنگ و اصول حمایت بر روی بدن .... مورد امتیاز دهی مربیان بود .... درجه سختی سنگ های بالا نبود ولی رعایت اصول مورد تاکید قرار داشت .
هر نفر یک صعود انجام می داد و در بالای سنگ بر روی کارگاه مستقر می شد و اقدام به حمایت می کرد .
آزمون آخر – آزمون کتبی




۱۴ نظر:

ناشناس گفت...

احتمالا بخاطر استفاده از آشپزخانه ویا حتی فضای مناسب برای تردد، موقعیت روکش را سوال کرده اند.در آنصورت اهمیت دارد که محل تردد در جهت وزش باد نباشد.در چادرهای ارتفاع وقتی روکش زده میشود،معمولا فضای یک قسمت در زیر روکش بزرگتر از قسمت دیگر است.که در آن قسمت آشپزی میکنندو موقع خواب، لوازم اضافی به آنجا منتقل میشود. بخش دیگر که فضای کمتر دارد برای تردد و درآوردن کفشهااستفاده میشود.

سعید صبور گفت...

دوست ناشناس سلام... از راهنمائی شما کمال تشکر رو دارم... چادر ما از دو طرف به یک اندازه روکش موقعیت فضای اضافه را ایجاد می کندو امکان استفادهاز این فضا بعنوان آشپزخانه و یا انبار به یک اندازه است ... و دقیقا چادر دارای قرینه است ... ولی در هر صورت حق را به مربی می دهم ... اگرچه بعید می دانم به موردی که شما عنوان داشتید توجه داشته اند ... موفق باشید

ناشناس گفت...

اخیرا ً ای میلی به تعدادی از دوستان فرستاده شده است که از معضل بزرگ اجتماعی میان جماعت کوهنورد ِ مدعی سلامت و اخلاق حکایت میکند. شاید این شروعی باشد برای عمیقتر اندیشیدن و کمتر لاف زدن!
http://i44.tinypic.com/dvjci8.jpg

حسین شهلایی گفت...

با سلام منتظر نظرات شما درباره آخرین پست نگین علم هستم .

ناشناس گفت...

کاش بشه ازشون بپرسین!اگه این کار رو کردین حتما اینجا بگین.ممکنه خواستن ببینن اطلاعات شما چقدره!

رامیار گفت...

سلام . کم پیدایین ؟
فکر نمی کردم وبلاگ داشته باشین .
الان از سایت دماوند وبلاگتون رودیدم .خوشحال شدم و شما رو لینک کردم .
موفق باشید .

کلماتی از یک کوهنورد گفت...

سلام
نمی دونم چقدر با صعود قلم آشنایی دارید
هر چند الان دو سال می گذره که اونقدر حاشیه های ورزشمون زیاد شده
بخصوص ما جامعه وبلاگ نویس که دستی به قلم داریم
صعود قلم صعودی بود دوستانه با همکاری همه در کنار هم معنای دوستی واقعی هر چند سال ها فقط با نوشته های هم آشنا بودیم ولی دور هم جمع می شدیم و اونقدر صمیمی که سالهاست همدیگر رو می شناسیم
امسال پس از دو سال دوباره به عنوان نماینده کوچکی از وبلاگ نویس های کوه و کوهنوردی خواستم دوستان رو دور هم جمع کنم تا بار دیگر تجدید دیدار و تجدید دوستی ها باشد
صعود قلم یک بار دیگر با همکاری شما و تمام دوستان در حال تشکیل هست
با همکاری خودتون یک بار دیگر دستی به قلم برده و یک بار دیگر در باره این صعود مطلبی بنویسید
و با نوشتن حضورتون در این برنامه تجدید دیداری با همه دوستان داشته باشید
منتظر حضورتون در صعود قلم (صعود سراسری وبلاگ نویس ها) هستیم
چشم به راه شما جمعی از دوستان وبلاگ نویس

کلماتی از یک کوهنورد گفت...

سلام
چهارمين اطلاعيه صعود قلم
آغاز ثبت نام براي صعود قلم
خواهشمند هستم پس از قطعي نمودن شرکت خودتون ثبت نام کنيد تا تدارکات و ديگر برنامه هاي ريزي هاي ما به هم نخوره
ممنون از حضور شما
بدرود

Reza.Zarei گفت...

سلام سعيد جان
از پيامت ممنونم
در مورد بحثي كه مطرح كردي من در خدمتم.
روزهاي شنبه و يكشنبه هم فدراسيونم و ميتونم در خدمتت باشم و از راهنمائيهات بهره مند شوم
به خانواده محترم سلام برسان
با احترام
زارعي

ناشناس گفت...

سلام
از آشنائی با شما بسیار خوشوقتم. لینک شما را به پاس دوستی در فهرست پیوندهای خود قرار دادم.
به امید دیدار
حامد رزاقی

http://hamedrazzaghi.blogfa.com/

تازه كار گفت...

سلام
ممنونم از خبر مصوبات ستاد حوادث و سوانح شميران.
به نظرم تصويب اون هز بندش كلي پيشرفت هست مخصوصا كه براي دولت هزينه داره و اينكه تا اين حد انعطاف نشون دادن براي من جاي تعجب داشت.
بسته شدن اون جاده هم شايد باعث بشه ديگراني كه مي خوان برن اون حوالي مجبور بشن خط الراسي حركت كنن

محمد جدیری عباسی گفت...

با سلام و عرض تبریک سال نو محضر شما
موفقیت تان در سال جدید آرزومندم
امیدوارم صعود های جالب و هیجان انگیز و ... داشته باشید.

ع.رضاپور گفت...

سلان رضاپور هستم از همدان مدتی است مطالب شما رو دنبال میکنم و از اشنایی با شما خوشبختم

امیدکوهستان گفت...

با سلام
از اینکه بایکی دیگر از کوهنویسها آشنا شدم خوشحالم
به من سر بزن و برای تبادل لینک حاضرم